- خصیه البحر (خُصْ یَ تُلْ بَ)
جند بیدستر. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). جند بادسر. (یادداشت بخط مؤلف)
معنی خصیه البحر - جستجوی لغت در جدول جو
- خصیه البحر
جند بید ستر بیضه بیدستر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(خُصْ یَ تُلْ بَ قَ)
لغت نامه دهخدا
خایۀ گاو است و در تحفۀ حکیم مؤمن آمده: به حرارت و رطوبت مایلست و چون خشک ساخته بکوبند و بپزند و هر صباح پنج مثقال از او به ده مثقال عسل سرشته میل کنند، نعوظ تمام آرد و خصیهالابل در خاصیت به خصیهالبقر نزدیک است
(خَ لُلْ بَ)
لغت نامه دهخدا
اسب آبی. (یادداشت مؤلف) : دخلت فی النهر فقلت لابی بکر بن یعقوب ماهذه الدواب فقال هی خیل البحر خرجت ترعی فی البر و هی اغلظ من الخیل و لها اعراف و اذناب و رؤوسها کرؤوس الخیل ارجلها کارجل الفیله و رایت هذه الخیل مره اخری. (از ابن بطوطه)
(یَ تُلْ بَ)
لغت نامه دهخدا
چیزی است شبیه به شیشه و در کنار دریاها یافت میشود و ضماد اوجهت نقرس و شقاقی که از سرما به هم رسیده باشد نافعاست. (تحفۀ حکیم مؤمن) (از ذخیرۀ خوارزمشاهی)
